سگ ولگرد

می‌توانید این پادکست را در صفحه‌ی اصلی (خانه) بشنوید

سگ‌ولگرد یکی از داستان‌های کوتاه فوق‌العاده‌ی صادق هدایت است.
در خاطرم است نخستین‌باری که این داستان را خواندم دبیرستانی بودم. شکه شده بودم از اینکه یک نویسنده چطور می‌تواند به این شدت و حدت خوب بنویسد؟!
سگی که نه تنها شبیه انسان بلکه روح انسانی دارد. چرا که بسیاری از ما انسان‌ها در جامعه شرایطی همچون او را تجربه کرده‌ایم و یا می‌کنیم. شخصیت تمثیلی سگ به زیبایی پردازش شده. شخصیت تمثیلی به شخصیتی گفته‌می‌شود که انسان نباشد اما رفتار و منش انسان‌گونه داشته‌باشد. سگی که در ابتدا نام دارد و با طرد‌شدن و گم کردن صاحبش این نام از بین می‌رود و او به فردی بی‌نام و نشان مبدل می‌گردد.
هدایت در این داستان عقده‌ی‌ادیپ را به خوبی به تصویر کشیده. عقده‌ای که به دلیل تکمیل نشدنش در زمان کودکی و به یکباره ناپدید شدن مادر پات در بزرگسالی، او را به سمت بوی سگ ماده هدایت می‌کند و همین امر سبب رانده شدنش از زندگی شاد و مسرت‌بخشش می‌شود.
هدایت از داستان‌ها و مسایل روانشناسی و هرچه‌که بتوان از آن الهام جست بی‌بهره نمانده.
این داستان شباهت بسیاری به داستان آفرینش و رانده شدن آدم از بهشت‌برین را دارد. میدان ورامین دنیایی بی‌سر و ته که آدمی در آن گم‌گشته و حیران است و در انتظار مرگ، روزها را می گذراند.
در این پادکست، داستان به تمامی بررسی و تفسیر گشته‌است.