داستان کوتاه فارسی شکر است
میتوانید این پادکست را در صفحهی اصلی (خانه) بشنوید
او را پدر داستان کوتاه در ادبیات فارسی میدانند. پیش از وی نویسندگان ایران زمین هیچ پیش زمینهای از این نوع داستان نداشتند. او به دلیل مهاجرت و آشنایی با ادبیات غرب یا بهتر بگوییم ادبیات جهان با این نوع داستان نویسی آشنا شد. اما باید به این نکته اشاره داشت که توجه جمالزاده به محتوا و مفاهیم ذهنی به اندازهای گسترده بود که گاهی از عناصر داستانی و چیدمان درست داستان غافل میماند.
پیرنگ در داستان کوتاه فارسی شکر است به نحوی بیسروته است، چراکه برای خواننده روشن نیست که این افراد در بازداشتگاه به چه دلیل بازداشت شده و در نهایت به چه سبب همگی در آنِ واحد رها و آزاد میشوند. شخصیت پردازی به هیچوجه پردازش نگردیده و حتی شخصیت تیپیک (نوعی) نیز تعریف و قابل شناسایی نیستند. دیالوگ یا همان گفتوگو بیشتر به صورت منقطع است گفتار و منش هریک از افراد در پاراگراف یا بندهایی بازگو میشود و هیچگونه بحث و مناظره گونهای مابین شخصیتهای داستان صورت نمیپذیرد. لحن تاحدودی رعایت شده و هریک از شخصیتها برمبنای جایگاه اجتماعی و مکانی از الفاظ و لهجهی مربوط به خود بهره بردهاند.
به طور کل تمرکز اصلی بر درونمایه داستان است، آنچه که در ذهن نویسنده است و دلیل نویسنده از نوشتار آن داستان خواهد بود. جمالزاده برای ترغیب خواننده و مخاطب خود برتوجه بهتر و ترویج بیشتر زبان فارسی دست به خلق این اثر نموده است. جمالزاده شیفتهی زبان فارسی است، شیفتهی استفاده از کلمات و عبارات شیرین این زبان است. بهرهگیری او از کنایههای رنگارنگ ادبی در گفتارهایش نمود این مسئله خواهد بود. داستان فارسی شکر است، یک داستان با ارزش برای تشویق ایرانیان و تمامی فارسیزبانان به علاقهمندی بیشتر به زبان خودشان است.